جدول جو
جدول جو

معنی علی الاتصال - جستجوی لغت در جدول جو

علی الاتصال
پیوسته، دمادم، همیشه
تصویری از علی الاتصال
تصویر علی الاتصال
فرهنگ فارسی عمید
علی الاتصال
(کَ دَ)
همیشه. دائم. پیوسته. همواره. بدون انقطاع. (ناظم الاطباء). یک بند. یک ریز. دمادم. دمبدم. پیاپی. پی درپی
لغت نامه دهخدا
علی الاتصال
پیاپی دمادم پیوسته دمادم هموراه همیشه
تصویری از علی الاتصال
تصویر علی الاتصال
فرهنگ لغت هوشیار
علی الاتصال
پی درپی، پیوسته، علی الدوام، مدام، مستمراً، هماره، همواره، همیشه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علی الاجمال
تصویر علی الاجمال
مجملاً، به طور مجمل و مختصر
فرهنگ فارسی عمید
(سَ زَ دَ)
مجملاً. بطور مجمل و نامعلوم. براجمال. باجمال. و رجوع به اجمال شود
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ دَ)
اتفاقاً. تصادفاً. بطور اتفاقی. اتفاق را. از اتفاق. برحسب تصادف، متفقاً. متحداً
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
اصولاً. بطور کلی
لغت نامه دهخدا
تصویری از علی الاجمال
تصویر علی الاجمال
فشرده وار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علی الاتفاق
تصویر علی الاتفاق
رویدادی پیشامدی اتفاقا تصادفا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علی الاصول
تصویر علی الاصول
به درستی که از پایه از بیخ اصولا اساسا
فرهنگ لغت هوشیار